گاهی اوقات، محیط اطراف سبب رنجش و خشم شما میشود. مشکلات و مسئولیتها، رویِ دوش شما سنگینی میکنند و شما از تله»ای که احساس میکنید در آن افتادهاید و تمام کسانی که سبب شکلگیری آن تله شدهاند، احساس خشم میکنید.
به خودتان فرصت بدهید. حتما در روزهایی که میدانید استرس زیادی دارید، زمانی را به استراحت خودتان اختصاص بدهید. مثلا یک مادر شاغل باید یک قاعدهی همیشگی داشته باشد، به این صورت که وقتی از سر کار به خانه میرسد، ۱۵ دقیقهی اول، هیچکس با او حرف نزند، مگر اینکه خانه آتش گرفته باشد. پس از این استراحت کوتاه، این مادر برای رسیدگی به نیازهای فرزندانش، آمادگی بیشتری دارد و به راحتی از کوره در نمیرود.
همیشه به افراد عصبانی توصیه میشود تا در زمان خشم برای کنترل عصبانیت خود، قدم زدن را فراموش نکنند. البته این قدم زدن بهتر است همراه با حرف زدن، آن هم به آرامی باشد. بهتر است خودتان سعی در آرام کردن خود داشته باشید. اگر نشستهاید بلند شوید و راه بروید.
مبارزه با خشونت و کنترل ناراحتی و عصبانیت بسیار مهم است زیرا عصبانیت موجب افزایش هورمون استرس و عصبانیت در بدن انسان میشود. این امر در ادامه افزایش فشار خون را نیز به همراه دارد. پس در این شرایط بهتر است مشکلات را با آرامش حل کرد زیرا عصبانیت و خشم طولانی برای قلب نیز مضر است و سلامت قلب را به خطر میاندازد. شاید فکر کردن به اثرات منفی عصبانیت بر بدن باعث شود از این پس افراد بیشتر به خود و سلامتشان اهمیت دهند.
بیان احساسات در زمان عصبانیت باعث میشود تا شما بتوانید طرف مقابلتان را از احساسی که نسبت به اعمال وی دارید مطلع سازید. بهتر است در زمان عصبانیت از متهم کردن دیگران و گفتن مواردی چون، شما بیملاحظه هستید” یا شما فردی پررو هستید” اجتناب کنید!
پس بهتر است در این حالت خشم خود را کنترل کنید و احساس خود را به طرف مقابل بگویید. مثلا بگویید که متاسفم و نمیتوانم کاری برایتان انجام دهم. بیان احساسات بر حرمت نفس و احترام دیگران نسبت به ما میافزاید.
" />
نوشتن در زمان عصبانیت و خشم، به دست یافتن به آرامش کمک میکند و میتواند در کنترل و غلبه بر عصبانیت و خشم نیز موثر باشد. بهتر است کلماتی را که در زمان عصبانیت از آنها استفاده میکنید، روی کاغذی بنویسید و سعی کنید تا در زمان خشم و عصبانیت دیگر آن کلمات را به کار نبرید.
" />
این مورد را با نام احیای شناختی» هم میشناسند. آدمهای خشمگین به فحش دادن، ناسزا گفتن یا صحبت کردن با صدای بلندی که منعکسکنندهی افکار درونیشان است، تمایل دارند. وقتی عصبانی هستید، تفکر شما بسیار اغراقآمیز و بیش از حد پرشور و هیجان میشود. سعی کنید افکار منطقیتر را جایگزین آن افکار کنید. برای نمونه، به جای گفتنِ: وحشتناکه، فاجعهست، همه چیز از بین رفت» بگویید: ناامیدکننده است و آشفتگی من قابلدرکه، اما دنیا به آخر نرسیده و عصبانی شدن دردی رو دوا نمیکنه.»
وقتی دربارهی خودتان یا دیگران حرف میزنید، مراقب کلماتی مانند هیچوقت» یا همیشه» باشید. جملاتی نظیر این ماشین لعنتی هیچوقت کار نمیکنه» یا تو همیشه فراموشکاری»، نه تنها نادرست هستند، بلکه باعث میشوند جواز خشمگین شدن را به خودتان بدهید و فکر کنید هیچ راهی برای حل مشکل وجود ندارد. عیب دیگر اینگونه جملات این است که فرد مقابل شما منزوی میشود و احساس تحقیر میکند و اگر مایل به همکاری با شما برای حل مشکل باشد، دیگر از این کار منصرف میشود.
به خودتان یادآوری کنید که عصبانی شدن قرار نیست مشکلی را حل کند و حال شما را بهتر کند، بلکه برعکس، حالتان را بدتر میکند.
نگاه طنزآمیز» میتواند از راههای مختلف، خشم را خنثی کند و به شما کمک کند به دیدگاه متعادلتری برسید. وقتی عصبانی میشوید و میخواهید به کسی ناسزا بگویید، لحظهای درنگ کنید و به حرفهایتان و اثراتش بر فرد مقابل فکر کنید. در محل کار هستید و از عصبانیت فحشی به ذهنتان میرسد که میخواهید نثار همکارتان کنید: مثلا تو یه آدم آشغالی!» یا تو اندازهی بز هم نمیفهمی» حالا درنگ کنید و برای یک لحظه هم که شده، تصور کنید به جای همکارتان، یک کیسهی پر از آشغال یا یک بز روی صندلی نشسته است. این حرفها احمقانه به نظر نمیرسند؟ شما را احمق جلوه نمیدهند؟ آیا با گفتن آنها راضی و خوشحال میشوید؟ هر زمان که فحش و ناسزایی به ذهنتان خطور میکند که به فردی نسبت بدهید، آن فحش و ناسزا را در ذهنتان تجسم کنید. حتی اگر قلم و کاغذ دم دستتان باشد، میتوانید این تصورات را روی کاغذ بکشید. با این کار هم خشمتان را با کمک قلم و کاغذ بیرون ریختهاید و هم بخش زیادی از لحن خصمانهتان را خنثی کردهاید. شوخطبعی میتواند ابزاری برای بازکردن گرهی یک موقعیت پرتنش باشد.
" />
1-از روش های تمدد اعصاب کمک بگیرید:
تکنیکهای سادهی تمدد اعصاب از قبیل تنفس عمیق و تصورات آرامبخش میتوانند به فرونشاندن احساس خشم کمک کنند. کتابها و دورههایی هم وجود دارند که تکنیکهای تمدد اعصاب را آموزش میدهند و زمانی که شما این تکنیکها را یاد بگیرید، میتوانید در هر موقعیتی از آنها استفاده کنید.
برخی از گامهای سادهای که میتوانید امتحان کنید:
" />
برخی از افراد، واقعا کلهشان داغتر از دیگران است، سریعتر و شدیدتر از دیگران عصبانی میشوند. کسانی هم هستند که خشمشان را با صدای بلند و رفتارهاری پرخاشگرانه نشان نمیدهند، اما همیشه زودرنج و بداخلاق هستند. کسانی که به راحتی خشمگین میشوند، فرد یا چیزی که آنها را خشمگین کرده است، به باد فحش و ناسزا نمیگیرند و هر چیزی که دمِ دستشان باشد به طرفش پرتاب نمیکنند، بلکه خشم خود را میبلعند و گاهی اوقات که کم میآورند، از اجتماع و جمع فاصله میگیرند، ترشرویی میکنند یا آنقدر خودخوری میکنند که به لحاظ جسمی هم بیمار میشوند.
کسانی که به راحتی خشمگین میشوند، معمولا خصیصهای دارند که برخی از روانشناسان به آن تحمل کم نسبت به ناامیدی» میگویند و معنای سادهاش این است که آنها احساس میکنند نباید در معرض ناامیدی، ناراحتی یا دلخوری قرار بگیرند. آنها نمیتوانند با برخی از مسائل به راحتی کنار بیایند و اگر موقعیتی پیش بیاید که به نوعی بویی از بیانصافی و بیعدالتی بدهد (مثلا کسی به خاطر یک اشتباه جزئی، از آنها عیبجویی کند)، به شدت عصبانی میشوند. میگیرند، .کسانی که به راحتی خشمگین میشوند، معمولا خصیصهای دارند که برخی از روانشناسان به آن تحمل کم نسبت به ناامیدی» میگویند و معنای سادهاش این است که آنها احساس میکنند نباید در معرض ناامیدی، ناراحتی یا دلخوری قرار بگیرند. آنها نمیتوانند با برخی از مسائل به راحتی کنار بیایند و اگر موقعیتی پیش بیاید که به نوعی بویی از بیانصافی و بیعدالتی بدهد (مثلا کسی به خاطر یک اشتباه جزئی، از آنها عیبجویی کند)، به شدت عصبانی میشوند."
" />
درباره این سایت